بازی استار رلمز، در سال ۲۰۱۴ توانست عنوان بهترین بازی دو نفره و بهترین بازی کارتی را از آن خود کند و نامزد بهترین بازی سال نیز شد که رقابت را به اسپلندر واگذار کرد. این بازی علاوه بر اینکه به نیازمند کمی استفاده از حافظه است برای شما استراتژی های مختلفی برای پیروزی در نظر گرفته است.

به طور کلی شما در ابتدای بازی باید سعی کنید کارت های دارای پول را بخرید و بعد با استفاده از آن کارت ها بتوانید، کارت های مناسب تر دارای قیمت بالاتر را بخرید که عموما از قدرت هجومی خوبی برخوردار هستند. پس به طور کلی بازی به دو نیمه کسب درآمد و تبدیل درآمد به کارت های مرغوب تقسیم می شود.

قبل از اینکه توضیحی در مورد کارت های خاصی بدهم، میخواهم در مورد رسته ها کمی صحبت کنم.

طبیعتا استفاده زیاد از یک یا دو رسته ی خاص احتمال استفاده از قدرت های ثانوی کارت ها را زیاد می کند اما باید تعادل بین کارت خوب برداشتن و کارت یک رسته ی خاص برداشتن ایجاد کرد.

رسته ها

بازی بدون اکسپنشن از چهار رسته تشکیل شده که برای بیان راحت تر، به بیان رنگ رسته ها اکتفا می کنم.

رسته ی سبز رنگ: رسته ی هجومی با این هدف که حمله ی سریع انجام داد، اکثر کارت های این رسته فقط دارای قدرت هجومی اند (بدون در نظر گرفتن قدرت ثانوی برداشتن یک کارت) پس در صورتی که از ابتدای بازی به سراغ این کارت ها بروید، باید هرچه سریعتر بازی را تمام کنید زیرا در واقع شما فاز اول بازی که کسب درآمد است را رد کرده اید و در ادامه توانایی خرید کارت های گران قیمت را نخواهید داشت. استفاده از این شیوه ی بازی کمی ریسکی بوده و بسیار دیده شده که به مو رسیده ولی پاره نشده و فرد مقابل توانسته با خرید کارت های گران قیمت در آخر بازی با جان یک رقمی بازی را ببرد.

رسته ی قرمز رنگ: رسته ی قرمز برای اصلاح کارت های دست بسیار مناسب اند. تنها رنگی که به شما امکان می دهد که کارت های دست خود را نابود کنید که سریع تر کارت های مرغوب به بازی گرفته شوند. استفاده از رسته ی قرمز می تواند برتری چشم گیری به شما بدهد به شرطی که آن ها را در ابتدای بازی بخرید که تعداد بیشتری کارت های کم ارزش تر را بسوزانید و در فاز تبدیل و استفاده از کارت های مرغوب به سرعت کارت های مرغوب را بازی کنید. این حیله یک راه مقابله دارد و آن هم استفاده از کارت های رسته ی زرد رنگ است.

رسته ی زرد رنگ: رسته ی زرد کارت هایی هستند که این ویژگی منحصر به فرد را دارند که از کارت های حریفتان کم کنید. با توجه به اینکه کارت های قرمز رنگ با این هدف استفاده می شوند که کارت های کمتری وجود داشته باشند ولی با کیفیت بهتر، کارت های زرد رنگ می تواند ضربه مهلکی بر این نقشه وارد کند و خارج کردن کارت های مفید حریف، او را از کار می اندازد.

رسته ی آبی رنگ: کارت هایی که به سپر شما قدرت بخشیده و آن را تعمیر و احیا می کنند. این کارت ها دارای سکه های خوبی نیز هستند و در ابتدای بازی بسیار مفید واقع می شوند.

کارت های پیشرو

حال که توضیح رسته ها تمام شد، در مورد تعداد خاصی از کارت ها چند جمله ای صحبت می کنیم.

این کارت در ابتدای بازی بسیار ارزشمند است و مقدار زیادی از حملات ابتدای بازی را دفع می کند اما این استراتژی شماست که تعیین می کند که با این سه سکه کارتی بخرید که به شما پول بدهد یا از این کارت استفاده کنید.

این کارت حکم یک تیغ دو لبه را دارد، در ابتدای بازی با توجه به بهای آن اصلا ارزش ندارد اما در انتهای بازی حکم نابودی حریف را امضا می کند. پس اگر در ابتدای بازی در فروشگاه موجود بود، خرید آن توصیه نمی شود ولی در اواسط و انتهای بازی حتی اگر به کار خوئتان نمی آمد، آن را بخرید چون به کار حریف قطعا می آید.

کارت عالی ای که به نظر شخصی بنده اگر با ارزش سه سکه بود خیلی بازی بالانس تر می شد. این کارت در ابتدای بازی اگر خریداری شود، صاحب آن می تواند تقریبا خود را برنده ی بازی بداند. در خرید آن تا اواسط بازی اصلا و ابداً شک نکنید. تنها حالتی که می تواند حریفتان در صورتی که این کارت را داشته باشید، جلوی تان را بگیرد این است که او هم این کارت را داشته باشد!

یک کارت بسیار خوب دیگر، این کارت است، که در همه جای بازی به کار می آید، گول یک سکه را نخورید، ارزش این کار فقط به بازیابی کارت هاست. در بازیابی کارت ها آن هم دو کارت، شک نکنید. شاید در نگاه اول این کار خیلی مفید به نظر نرسد اما بزرگترین حسن این کار این است که شما با استفاده از بازیابی می توانید زودتر دسته ی کارت ها را مصرف کرده و زودتر کارت ها بر بخورند. این اتفاق این حسن را برای شما دارد که می توانید زودتر از کارت های خریداری شده تان استفاده کنید.

شاید مناسب ترین تعریف برای این کارت تیغ دو لبه باشد، اگر کارت های با قیمت ۵ و بیشتر از ۵ که تنها یک عدد از هر کدام در بازی است را در نظر نگیریم، این کارت تنها کارت بازی با اعداد کمتر از ۴ است که از آن فقط و فقط یکی در بازی وجود دارد. فکر می کنم این خود اهمیت این کارت را نشان بدهد. اما چرا تیغ دو لبه؟ زیرا در ابتدای بازی تقریبا ارزش یک سکه را دارد اما از اواسط بازی به بعد واقعا مفید است. خرید آن در ابتدای بازی و پرداخت ۴ سکه برای آن، به جای خرید کارت هایی که سکه به شما می دهند، یک ریسک بزرگ محسوب می شود.

خیلی باید سطحی نگر باشیم که بگوییم این کارت که هیچ کار خاصی نمی کند. این کارت برای تمام رسته ها مورد استفاده می باشد و همه ی رسته ها را فعال می کند و شما با وجودش نگرانی ای بابت قابلیت های ثانویه ندارید. تا همین جای کار و با همین قابلیت به اندازه ی کافی ، کارت خوبی محسوب می شود اما حسن بزرگ دیگری که دارد این است که سپر دفاعی اش به اندازه کافی قدرتمند است و حتی ارزش بیشتری نسبت به قیمتش دارد.

کارت عالی ای که به نظر شخصی بنده اگر با ارزش سه سکه بود خیلی بازی بالانس تر می شد. این کارت در ابتدای بازی اگر خریداری شود، صاحب آن می تواند تقریبا خود را برنده ی بازی بداند. در خرید آن تا اواسط بازی اصلا و ابداً شک نکنید. تنها حالتی که می تواند حریفتان در صورتی که این کارت را داشته باشید، جلوی تان را بگیرد این است که او هم این کارت را داشته باشد!

هم کارت بر می دارید، هم از شر کارت های کم ارزشتان خلاص می شوید، هم یک سپر شش تایی در مقابل حملات حریفتان دارید! فقط کافی است کمی سر کیسه را شل کنید، خواهید دید که ارزشش را خواهد داشت.

در ابتدا فکر می کردم که چرا باید یک کارت با این حجم از قدرت در بازی وجود داشته باشد اما کمی بعد تر به نتیجه رسیدم، شاید بازی غیر از حالت عادی که بازی به صورت معمول پیش می رود، در صورت پدید شدن این کارت، به نوعی جنگ اصلی را سر تصاحب این کارت می کند و دارنده ی آن در اکثر قریب به اتفاق موارد برنده ی بازی خواهد شد. اگر در فروشگاه موجود شد، فورا برای بالا بردن قدرت مالی خود و برداشتن آن برنامه ریزی کنید.

شما چه استراتژی ای برای برد دارید و از چه رسته هایی بیشتر استفاده می کنید؟ کارت مورد علاقتون چیه؟

اشتراک‌گذاری

دقیقا یادم نمیاد اولین بازی رومیزی رو که بازی کردم چند ساله بودم، اما فکر میکنم حدودا 12،13 ساله بودم که به بقیه بازی یاد می دادم. اون موقع ها اعتقاد داشتم هر کی شطرنج بلد باشه، بقیه ی بازی های فکری رو هم بهتر بازی می کنه! از طرف شهرداری تو برنامه های مختلف سعی می کردم از بازی ها برای مردم بگم و ی تعداد بازی یادشون بدم. گذشت و گذشت و گذشت و الان بهم می گند روانشناس! تو دو تا از بهترین دانشگاه های ایران درس خوندم و کلی چیز یاد گرفتم . تو تمام این مدت این علاقه به بازی و خصوصا بازی های رومیزی کنارم موند. عاشق بازی مافیام و حس می کنم تو بازی های رومیزی و مافیا خیلی خوبم، ادعا نمی کنم که می برم ولی مطئنم وقتی باهام بازی می کنید بهتون خوش میگذره. اسکیپ روم یا اتاق فرار رو هم خیلی دوست دارم، کلا با هر چیزی که توش خودم رو به چالش بکشم حال می کنم. بازی رومیزی همیشه بهونه ای بوده که کمک کنه کنار کسایی که دوستشون دارم بهمون خوش بگذره. همین دوستایی که اینجا درباره شون می خونید و کل دوست دیگه که اینجا نیستند به همین بهونه وارد زندگیم شدند. قرار اینجا یاد بگیریم چطوری بازی کنیم، چطوری زندگی کنیم وچطوری تعامل کنیم با بقیه، همش به بهونه ی بازی رومیزی!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *